گلهای رنگارنگ 580 ب هایده
Golhaye Rangarang Hayedeh No. 580
خواننده : هایده / آهنگ : گلهای رنگارنگ ۵۸۰
با همکاری: هایده، سیاوش، تجویدی، نجاهی، جهانگیر ملک
آهنگ ترانه: تجویدی
اشعار متن برنامه، غزل آواز و شعر ترانه: رهی
گوینده: فیروزه امیرمعز
صدابردار: ایرج فهیمی
========================
(رهی معیری)
دلآرامی یا بلای منی؟
قبلهی عشقی یا خدای منی؟
شور عشق و جوانی، تویی تو
مراد من از زندگانی، تویی تو
اگر جویم مه، تو بر بام آیی
وگر نوشم می، تو در جام آیی
به چشمت که بی تو ز جان سیرم
نگاهی نگاهی که میمیرم
ز عشقت حاصل من نشد جز نام و رازی
که در این بستر غم، دل من رنگ شادی
نمیگیرد
بیا این دم آخر رها کن گفتوگو را
نگاهی به راهی کن، مرنجان دل او را
که میمیرد
دگر چون نی نالهها نکنم
شکوهی عشقت با خدا نکنم
چون که بوی وفایی نداری
دل و جان دردآشنایی نداری
چه شد آن شبها که با من بودی
به جای اشکم به دامن بودی
به چشمت که بی تو ز جان سیرم
نگاهی نگاهی که میمیرم
==================
(رهی معیری)
رفتیم و پای بر سر دنیا گذاشتیم
کار جهان به اهل جهان واگذاشتیم
چون آهوی رمیده ز وحشتسرای شهر
رفتیم و سر به دامن صحرا گذاشتیم
===================
(رهی معیری)
ندانم کان مه نامهربان یادم کند یا نه
خرابانگیز من با وعدهای شادم کند یا نه
خرابم آنچنان کز باده هم تسکین نمییابم
لب گرمی شود پیدا که آبادم کند یا نه
صبا از من پیامی ده به آن صیاد سنگیندل
که تا گل در چمن باقیست آزادم کند یا نه
من از یاد عزیزان یکنفس غافل نِیَم اما
نمیدانم که بعد از من کسی یادم کند یا نه
رهی از نالهام خون میچکد اما نمیدانم
که آن بیدادگر گوشی به فریادم کند یا نه
==================
(رهی معیری)
به سوی ما گذار مردم دنیا نمیافتد
کسی غیر از غم دیرین به یاد ما نمیافتد
ز بس چون غنچه از پاس حیا سر در گریبانم
نگاه من به چشم آن سهی بالا نمیافتد
نصیب ساغر مِی شد لب جانانه بوسیدن
رهی دامان این دولت به دست ما نمیافتد
دیدگاه خود را بگذارید